توضیحات تکمیلی
وزن | 500 g |
---|---|
ناشر | |
سال چاپ | |
تعداد صفحات | |
نوبت چاپ | |
شمارگان | |
نوع جلد / قطع |
10,000ریال
نویسنده:غلامحسین فرداصفهانی ویراستار:ایرج قدرت
در انبار موجود نمی باشد
سالار پسری پانزدهساله، عاشق مارکوپولو بود و مانند پیری باتجربه و مهربان درسهایی را که از بزرگان یاد میگرفت برای جنیفر و دیگر دوستان میگفت تا آنها هم با اطلاعات روز به پختگی برسند. مدتی که سالار با خود فکر میکرد دیگر از دوران قصههای خوب مانند حسنکچل، بزبزقندی و کدوپیرزن و… گذشته و از حضور در جمع بزرگان خانواده دیگر خبری نیست. به همین دلیل، او قصههای مارکوپولو را میخواند. تا این که پدر که ارتشی بود، برای ماموریت به یکی از شهرهای کویری دورافتاده فرستاده شد و سالار هم به حکم جبر و برای کسب تجربه همراه او رفت، سالار ضمن نامهنگاری با جنیفر، دوست شهری خود به تفاوت زندگی شهری و کویری پرداخت. او زندگی در کویر را به زندانی تشبیه کرد که زندانبان آن خود طبیعت است و درآمد مردم بیشتر از راه کالاهای قاچاق تامین میشود و تنها قشنگی کویر شبهای پرستاره و سکوت زیبای آن است. در این کتاب ضمن نامهنگاری سالار با جنیفر و همچنین خاطرات آنها، به مفاهیم انسانی و جهانی نیز اشارتی شده است.
موضوعات:
: داستانهای کوتاه فارسی – قرن ۱۴ داستانهای کوتاه – قرن ۱۴